-
دلم فریاد میزند
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 17:00
-
وفای بی وفایی ات
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1390 14:13
خوا ب سر خ بوسه ه ا امروز اگر نیایی دیر میشود، سایه من از ردپای آشنای تو بر روی دلم دور میشود وهمچنان دورتر میشود تا به آغاز فراموشی یکدیگربرسیم و این یک آه حسرت است و این آخرین فرصت است و اینجاست که حتی اگر در آینه بنگریم ، تصویر رخ خودمان را هم نخواهیم دید و ما جزو آرزوهای محال میشویم و حسرت امیدهای ما را خاکستر...
-
دل ساده ام
جمعه 4 شهریورماه سال 1390 19:50
کلافه و بی قرارم ، خبری از گذر زمان ندارم ! دستهایم میلرزد ، اینک روز است یا شب ، این را هم نمی دانم تنها دردی در سینه دارم و بغضی که گلویم را می فشارد تمام وجودم سرد است ، سیاهی لحظه هایم کار سرنوشت است من دیوانه چقدر ساده بودم ، من عاشق چقدر بیچاره بودم نمیخواستم عاشق شوم ، قلبم اسیر رویاهایم شد رویاهایی که با تو...
-
عشق ابدی
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 12:38
عشق ابدی نا خواسته است...دست خودم نیست. شاید این تردید ها ناشی از عشق بی حد من است ...نمیدانم! ولی آنچه میدانم آن است که همین سایه ی نا خواسته بر تمامی زندگیم چیره شد. و وقتی با غرور به هم آمیختشد آنچه نباید میشد... و من سالهاست درد شیرین این عشق ر ا به جان میخرم...
-
مرا نمیخواهی دیگر...
سهشنبه 23 آذرماه سال 1389 00:02
مرا نمیخواهی دیگر... مرا نمیخواهی دیگر میدانم حتی اگر مرا ببینی هم نمیشناسی مرا دیگر میدانم اینک همان نامه ای که برایم نوشتی را میخوانم چه عاشقانه نوشته ای همیشه با تو میمانم یک قطره اشک بر روی نامه میریزد، چند لحظه میگذرد و نامه خیس خیس میشود بدجور دلم را شکستی ، مدتیست که با من سرد سرد هستی نمیدانم دیگر چه بگویم ،...
-
تنها بهانه زنده ماندنم
جمعه 19 آذرماه سال 1389 00:59
تنها بهانه زنده ماندنم یک دلیل برای عاشق شدنم ، یک بهانه برای زنده ماندنم ، تویی آن دلیل و بهانه عاشقانه یک هوای عاشقانه برای با تو بودن، همین هوای بارانی ، دستت درون دستهای من ، این است همان آرزوی رویایی این نفسی که در سینه ام است ، این قلبی که با تو به آرزوهایش رسیده است ، این وجودی که محتاج وجود تو است ، این...
-
در اوج تنهایی ام
شنبه 29 آبانماه سال 1389 14:25
صدای سکوت فضای غمگین قلبم را پیچیده ، تنهایی آمده و وجودم را با سردی وجودش پریشان کرده .... من در اوج بی کسی ام ، کسی نیست اینجا جز تنهایی که همدرد من است! برایم میخواند آوازی با صدای آرامش ، میداند که در قلبم چه میگذرد و میخواند راز درونی ام را ! در این آرامش ظاهری و ناخواسته ام ، باطنی آشفته دارم ، از صدای آواز عشق...
-
به دلم مانده...
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 14:54
به دلم مانده که یک بار از سوی تو محبت ببینم برایم آرزو شده که یک کلام عاشقانه، از سوی تو بشنوم به تو دلبستم ، من عاشقی دلشکسته هستم تا چشمانم را باز میکنم تو را یاد میکنم ، تا میخواهم چشمانم را بر روی هم بگذارم یاد تو نمیگذارد که آرام بخوابم، اگر هم شبی با آرامش میخوابم خواب تو را میبینم حتی دیدن تو در خواب نیز مرا...
-
پاییز طلایی من
شنبه 17 مهرماه سال 1389 16:49
یک لحظه خودم را در کوچه ای پاییز زده دیدم یک عمر عاشق پاییز شدم فصل طلایی من ، زیباترین فصل سال در برابر چشمهای من در این کوچه باغ پاییزی ،اگر بی احساس هم باشی ، این فصل رویایی تو را به اوج احساس خواهد برد حالا من هستم و قلب پر احساسم و یک دنیا برگهای طلایی از آسمان می بارد برگ ، بر روی زمین ریخته یک دریای برگ دنیا...
-
عاشق تنها
یکشنبه 11 مهرماه سال 1389 17:04
هنوز بی وفایی نکرده ام که به من میگویی بی وفا! من قلبی دارم عاشق ، پاک و بی ریا! هنوز بی وفایی ندیده ای که به من میگویی لایق عشقت نیستم هنوز خیانت ندیده ای که میگویی یکرنگ نیستم چرا باور نمیکنی که عاشقت هستم ، چگونه بگویم که من تنها با تو هستم اینها همه بهانه است ، حرفهایت خیلی بچه گانه است چشمهایت را باز کن و مرا...
-
نامه ای برای یک بی وفا
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 23:14
چند وقت پیش بود که در لا به لای متنهام این متن رو دیدم که قبلا نوشته بودم اما هنوز توی دفتر تنهاییم نذاشتم. تصمیم گرفتم این متنو بذارم توی صفحه ای دیگر از دفتر تنهاییم . به نام کلام دروغین عشق چند وقتی بود که میخواستم برای تو درد این فلبی را که شکستی و رفتی بنویسم اما تا میخواستم بنویسم قطره های اشکم بر روی کاغذ...
-
من...
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 01:25
نمی نویسم , چون می دانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی! حرف نمی زنم , چون می دانم هیچ گاه حرف هایم را نمی فهمی! نگاهت نمی کنم , چون تو اصلاً نگاهم را نمی بینی! صدایت نمی زنم , زیرا اشک های من برای تو بی فایده است! فقط می خندم ...... چون تو در هر صورت می گویی من دیوانه ام... داستان عاشقی من گفتن الاف بودن بسه. دنباله...
-
به خاطر تو بود
چهارشنبه 31 شهریورماه سال 1389 23:49
به خاطر تو بود ترک آن اتاق سوت و کور به خاطر تو بود که رفتند غم و غصه هایی که در دلم بود زندگی من ، سرد و بی روح بود ، دستانم مثل یخ ،مثل یخ بود به خاطر تو بود که شب نشین شدم ، هر شب خیره به آسمان پر ستاره شدم عادت کرده ام به شنیدن صدایت ، خاطره ی روز اول دیدار هنوز نرفته از یادم ، با یاد تو ، با لحظه ای اندیشیدن به...
-
آن شب را نازنین به یاد داری؟
یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 13:25
آن شب را می گویم آن شب که لبت را مهیای بوسهء من کرده بودی و من مشتاق بوسه بودم. اما لبان من زخمی بود و ترک داشت و من هراسان بودم که مبادا لبانت به بوسهء من خونین شود! آن شب که آغوشم را پذیرای وجودت کرده بودم وتو چه مهربان سرت را بر سینه ام گذاشته بودی از عشق می گفتی و دستان من در آشفتگی زلف سیاهت گم شده بود ! آن شب که...
-
تو مال من بودی
پنجشنبه 18 شهریورماه سال 1389 23:49
اگه تو مال من بودی ماه از چشات طلوع می کرد پرستو از رو دست تو نغمه هاشو شروع می کرد اگه تو مال من بودی کلاغ به خونش می رسید مجنون به داد اون دل زرد و دیوونش می رسید اگه تو مال من بودی همه خبردار می شدن ترانه های عاشقی رو سرم آوار می شدن اگه تو مال من بودی قدم رو پاییز میزدیم پاییز می فهمید که ماها زبونشو خوب بلدیم اگه...
-
.....ASK
سهشنبه 9 شهریورماه سال 1389 18:46
به تو که از *عشق* گریزانی
-
I LOVE YOU
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 20:59
ای تماشایی ترین مخلوق خاکی در زمین! آسمانی میشوم وقتی نگاهت میکنم
-
عشق یعنی ...
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 20:56
عشق بیداد من باختن یعنی لحظه عشق جان سرزمین یعنی یعنی زندگی پاک من عشق لیلی و قمار مجنون در عشق یعنی ... شدن ساختن عشق دل یعنی کلبه وامق و یعنی عذرا عشق شدن من عشق فردای یعنی کودک مسجد یعنی الاقصی عشق من عشق آمیختن افروختن یعنی به هم عشق سوختن چشمهای یکجا یعنی کردن پر ز و غم دردهای گریه خون/ درد بیشمار عشق من یعنی...
-
قلب
سهشنبه 26 مردادماه سال 1389 01:24
-
با تو...
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 15:51
با تو... زمستون بود ولی با تو تا بهار رفتم، تا اونجا که سبز حرف آخر بود و عشق تنها موسیقی دل. با تو، با تو که مهربونی، با تو که سبزترین سبزه عشقی. با تو همیشه با بهار همسفرم.
-
قدر عاشق بدان
پنجشنبه 12 فروردینماه سال 1389 12:47
قدر عاشق بدان ار دگر نامه ی تو باز شد مستی ام از نامه ات اغاز شد نا م خدا زیور ان نامه بود من چه بگو یم که چه هنگامه بود بوسه زدم سطر به سطر تو را تا که ببویم همه عطر تو را سطر به سطرش همه دل دادگی است عطر جوانمردی و ازادگیست از غم خود جان مرا کاستی بار دگر جان مرا خواستی از سخنت بر تن من جان رسید حیف که این نامه به...
-
معنی عشق
پنجشنبه 12 فروردینماه سال 1389 12:45
معنی عشق عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعر و از عطر بهار عشق یعنی یک تمنا یک نیاز زمزمه از عاشقی با سوز و ساز عشق یعنی چشم خیس مست او زیر باران دست تو در دست او عشق یعنی ماتهب از یک نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه عشق یعنی عطر خجلت ....شور عشق گرمی دست تو در آغوش عشق عشق یعنی "بی تو هرگز ...پس بمان " تا...
-
به نام آنکه با خنجر عشق سینه را شکافت
پنجشنبه 12 فروردینماه سال 1389 12:43
« به نام آنکه با خنجر عشق سینه را شکافت» امروز از اون روزاست روز کَل کَل کردنه خط قرمز در مقابل خودم و سپردن تمام خاطرات به بایگانی قلبم ... ساعت30 :13ظهر روز دوشنبه 5/9/86 بزرگترین تصمیم زندگی ام... گفت نمی تونی ولی من میگم می تونم واسه خاطر خودم باید بتونم باید ثابت کنم که دیگه تموم شده ... فقط بچه ها برام دعا کنید...
-
غم تنهایی
جمعه 29 آبانماه سال 1388 12:14
-
غم
جمعه 29 آبانماه سال 1388 12:00
غم اندر دل بی وفا غم و ماتم باد آن را که وفا نیست ز عالم کم باد دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد جز غــــم که هزار آفرین بر غم باد
-
حدیث تنهاترین تنها
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 18:33
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است... خدایا هر چی که تو بخوای... دوباره بی مناسبت می خوام آپ کنم.یه بار نشد با لبی خندان بیام پست این سیستم لعنتی بشینمو دم از حاطرات و اتفاقهای جالب و خوب زندگیم بزنمم.نمی دونم چرا همش غصه!چرا خوشحالی نه...فکر می کردم زندگی کردن خیلی راحته ولی اشتباه می کردم.تو این مدت خیلی اتفاقهای...
-
بی دلیل؟؟؟؟؟؟؟
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 18:15
وقتی که وفا قصه برف به تابستان است و محبت گل نایابیست به چه کسی باید گفت: با تو خوشبخت ترین انسانم٬ دوست دارم بی آنکه بدانی همیشه به یادت هستم بی آنکه به یادم باشی همیشه همراهت هستم بی آنکه حضورم را احساس کنی دوستت دارم من بی هیچ دلیلی دوستت دارم
-
یا آنکه از اول آشنایی نکنید
سهشنبه 17 شهریورماه سال 1388 13:14
به کعبه رفتم و ز آنجا هوای کوی تو کردم جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم مرا هیچ مقامی نبود غیر تو کامی طواف وسعی که کردم به جست وجوی تو کردم چه کنم که تنهاترینم عاشق و طردش می کنن تو هیچ دلی جا نداره کاش واسه بیراهه ی دل ، یه جا یه راه چاره بود کاش که علاجش عین قبل ، دعا و استخاره بود کاش واسه هر عاشقی که شبا پی...
-
عشقی جدا از معشوق
سهشنبه 17 شهریورماه سال 1388 13:13
. بغل گرفته و گوشه ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد. شاگرد لب به سخن گشود و ازبی وفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج دیگری را پذیرفته است. شاگرد گفت که سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می کند...
-
تنهایی
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 12:26
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست.... سلام به دوستان گلم من از مسافرت برگشتم امیدوارم حالتون خوب باشد ممنون از نظرهای قشنگتون تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ... تنهایی را دوست...